از شیر گرفتن هاناجون
بالاخره 28 اردیبهشت زمینه برای اینکه از شیر بگیرمت فراهم شد،صبح رفتم کلاس و بعداز ظهر هم رفتم مدرسه وقتی که برگشتم برعکس همیشه اصلا دورو برم نیومدی که شیر بخوری و من هم از فرصت استفاده کردم و تصمیمم رو عملی کردم فقط یک شب بهت شیر دادم خوب البته خیلی سخت بود،دو سه روز اول خیلی بیقراری کردی ولی نه اونقدر که فکر میکردم،مخصوصا شبها موقع خواب خیلی طول میکشید که بخوابی چون همیشه عادت دارشتی که با مم مامان بخوابی .خدارو شکر ه وضعیت جدید عادت کردی و پنجمین شب راحت خودت خوابیدی من هم خیلی ذوق کردم.باید بگم که پسر عموت پارسا هم خیلی بهمون کمک کرد چند روزی خونمون نگه داشتیم تا باهات بازی کنه و سرگرم باشی.به سلامتی یکی از مهمترین مراحل رو پشت سر گذاشتیم خیلی خوشحالم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی