هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

هانا جون دختری از کهکشانی دیگر

مسافرت دبی

1391/12/20 19:50
نویسنده : مامان و بابا
646 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم سلام یکماه بیشتر که چیزی توی وبلاگت ننوشتم چون که فرصت نکردم . حسابی خانم شدی و شیرین،بعد از اینکه از کیش برگشتیم تعطیلات زمستانی مامان هم تموم شدو دوباره رفتم سر کار .بابا جون هم کار انتقالیش به پالایشگاه اراک درست شده و قراره که تا آخر سال بره اونجا ما هم بعد از تعطیلی مدارس می ریم. راستی عمو علی به بابا پیشنهاد داد که باهاشون بریم دبی ما هم قبول کردیم و 23بهمن با عمو علی و خاله نغمه و ملینا جون رفتیم پنج روز اونجا بودیم خیلی هم بهمون خوش گذشت.شما هم طبق معمول همه مسافرتهامون که رفتیم یکمی اذیت کردی ولی روی همرفته خوب بودی.بعد از اینکه از سفر برگشتیم بابا جون اول اسفند رفت جزیره خارک دوره که من و دخمل گلی خیلی دلمون براش تنگ شد خوب چاره ایی نیست چون باید عادت کنیم.بعد از دو هفته برگشت و تا 4فروردین پیشمون این دفعه می ره بندر عباس. تو مدتی که نبود ماهم خونه بابا غلام بودیم توهم خیلی بیقراری میکردی مخصوصا شبها.

خوب حالا از شیرین کاریات بگم خیلی بامزه شدی چشمک زدن یاد گرفتی ،دیگه کامل راه میری و همه جا سرک می کشی.خیلی علاقه به دفترو مداد داری و مدام با مداد رنگیهات خط می کشی و دوست داری که برات چشم چشم دو ابرو بکشیم. گاهی وقتها بالشت میذاری روی پاهات تکون میدی لالایی می خونی انگار داری کسی رو می خوابونی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)